خواجهنصیرالدینطوسی و رصدخانهمراغه
منبع: راسخون
چکیده
خواجه نصیرطوسی در تاریخ رصدخانه های اسلامی مقامی والا دارد ، زیرا درتأسیس رصدخانه مراغه سهمی بزرگ داشت و سالها رئیس و عضو مؤثر آن و سرآمد دانشمندان عالیقدری بود که از تمام کشورهای اسلامی در آنجا گرد آمده و همه با میل و رغبت ریاست آن دانشمند بزرگوار را گردن نهاده بودند .پس از آنکه خواجهنصیر در خدمت هلاکوخان به مراغه رفت ، به امر پادشاه مأمور ایجاد رصدخانه گردید و قرار شد در جایی که شایسته این منظور باشد چنین عمارتی بنا کند ، البته گروهی رصدخانه مراغه را از ابتکارات و افکار خود خواجه نصیر میدانند . با مشورت جمعی از علمای متبحر در علم ریاضی و هندسه و نجوم ساخت رصدخانه در سال 657ق. آغاز و در سال 660ق. خاتمه یافت و « زیج ایلخانی » حاصل رصد 15 ساله خواجهنصیر و دیگر دانشمندان حاضر در رصدخانه مراغه است .
بعد از فوت خواجه نصیر هم رصدخانه مراغه تا مدت مدیدی به فعالیت علمی خود ادامه داد و اما به تدریج رو به خرابی نهاد و از بین رفت و امروز فقط آثاری از خرابههای آن بجا مانده است .
کلیدواژه :
خواجهنصیرالدینطوسی - هلاکوخان - رصدخانهمراغه - زیج .مقدمه
تشکیل و تأسیس رصدخانه در زمان بسیار قدیم در میان اقوام و ملل قدیم معمول بوده است ؛ از قراری که مورخین نوشتهاند در زمان « کلدانیان » نیز که اقوام و ملل قدیم دنیا بودهاند ، تأسیس رصد و ارصاد کواکب در میان ایشان متداول بود . بعد از دوره کلدانیان در یونان و بعضی ممالک اروپا و مصر قبل از میلاد مسیح و در ایران بعد از اسلام رصدخانههایی تأسیس شده که در کتب تواریخ به نام آنها اشاره شدهاست . مشهورترین آنها از این قرارند :1- رصدخانه « ثاون الاسکندری » که 921 سال قبل از تاریخ هجرت بوده و زیجی موسوم به « قانون » برای رصد خود نوشته بودند ( سپهروند/1381/ص125 ) .
2- رصدخانه « طیموحارس » در اسکندریه که در زمان بختالنصر تأسیس شده بود و 915 سال قبل از تاریخ هجرت بودهاست ( همان ) .
3- رصدخانه « منالاوس » که 854 سال قبل از تاریخ هجرت تأسیس شده بود .
4- رصدخانه « ابرخس » که توسط رهیپارخوس از فلاسفه یونان در 714 سال قبل از هجرت تأسیس شده بود .
5- رصدخانه « بطلمیوس » که 285 سال قبل از تاریخ هجرت بوده است .
6- اولین رصدخانه که در اسلام تأسیس شده بود در زمان مأمون بود که به امر وی در دو نقطه شماسیه و جبلقاسیون در سال 214 ق. ساخته شدند و تولیت این رصدخانه با « یحیی بن ابیمنصور » بزرگترین منجم آن عصر و « خالد بن عبدالملکالمروزی » و چند نفر از علمای هیئت بود و هر کدام از این منجمین زیجی منسوب به این رصدخانه نوشتند و نام آن رصدخانه را « الرصد المأمونی » نهادند . پس از فوت مأمون در سال 218ق. آن رصدخانه متروک ماند و خلفائی که بعد از مأمون در مسند خلافت نشستند توجهی به آن نکردند( نخجوانی /1332/ص63 ) .
7- رصدخانه « الحاکمی » در مصر .
8- رصدخانه « بنیالاعلم » در بغداد در سال 250 ق .
9- رصدخانه « التبانی » و رصدخانه « ابنالشاطر » در شام .
10- رصدخانه « ابوریحان بیرونی » .
بعد از آنها چندین رصدخانه در مملکت ایران تأسیس شده که شرح آنها بدین قرار است :
1- ابوحنیفه دینوری منجم معاصر « رکنالدولهحسن بویه » در سال 335ق. در اصفهان رصدخانهای تأسیس کرده و زیجی نوشته و کتاب « الرد علی رصد اصبهانی » نیز نوشته اوست ( سپهروند/1381/ص126 ) .
2- در سال 467ق. در عهد ملکشاه سلجوقی رصدخانهای عالی تأسیس شد و از بزرگترین منجمین آن حکیم « عمرخیام » بود و کتاب زیجی هم توسط او نوشته شدهاست . بعد از فوت ملکشاه رصدخانه عاطل و باطل ماند و از بین رفت ( نخجوانی/1332/ص64 ) .
3- در سال 527ق. توسط حکیم « حسامالدین سالار » و حکیم « اوحدالدین انوری » و « عبدالرحمان خازنی » رصدخانه و زیجی که مشهور به « زیج شاهی » بود ساخته شد ( سپهروند/1381/ص127 ) .
4- در سال 556ق. توسط حکیم « فریدالدینابویحییعلیبنعبدالکریمالتالولی » رصدخانه و زیجی که مشهور به « زیج علائی » بود تأسیس شد ، اما محل و مکان آن ذکر نشده است ( شیرانی/1338/ص136 ) .
5- هیچکدام از این رصدخانهها مشهورتر و معتبرتر از رصدخانه مراغه نبود که در سال 657ق. به صلاحدید استاد خواجه نصیر و تصویب هلاکوخان در شهر مراغه تأسیس شد .
خواجه نصیرطوسی قبل از تأسیس رصدخانه مراغه در کارهای مربوط به رصدخانه سابقه داشته و در آن شهرت کافی داشت ، زیرا روایت شده است که منکوقاآن که در فکر ایجاد رصدخانه بزرگی در چین بود ، در همان جا از بعضی دانشمندان شنیده بود که تنها خواجه نصیر طوسی است که میتواند از عهده اجرای این امر برآید و معلوم میشود که « جمالالدین بخاری » نتوانست این کار را به انجام برساند (مدرس رضوی/1334/ص27 ) .
در تسخیر قلعه الموت که از محکم ترین قلاع اسماعیلیه بود ؛ سود بزرگی از لحاظ معنوی نصیب هلاکو شد و آن آشنایی او با دانشمند ارجمندی چون خواجه نصیر طوسی است که برای تأسیس رصدخانه مراغه از او استفاده شایان برد و در بعضی کتب مسطور است که خود خواجه ایجاد رصدخانه را به هلاکو پیشنهاد کرد و سبب تأسیس رصدخانه مراغه شد .
شاید خود خواجه نصیر صاحب رصدخانه شخصی یا آلات رصد خصوصی بوده ، اما ایجاد رصدخانه مراغه است که مقام و شخصیت وی را در کارهای مربوط به رصد به ما میشناساند و همین امر نشان میدهد که چرا شهرت این دانشمند تا چین رسیده است ، زیرا رصدخانه مراغه بدون شک یکی از دو سه رصدخانه بسیار مهم عالم اسلامی بوده است .
بنابر درخواست خواجه نصیر جمعی از علماء ریاضی و ماهران در فن نجوم از اطراف بلاد دعوت شدند تا خواجه نصیر را یاری دهند از جمله :
1- مؤیدالدین عرضی از دمشق که در علم هندسه و آلات رصد متبحر بود .
2- نجمالدین دبیران کاتبی از قزوین که در حکمت و کلام و منطق فاضل بود .
3- فخرالدین اخلاطی از تفلیس که مهندس و متبحر در علوم ریاضی بود .
4- فخرالدین مراغه از موصل که طبیب و استاد در علوم ریاضی بود .
5- نجمالدین کاتب بغدادی از بغداد که ماهر در اجزاء علوم ریاضی و هندسه و علم رصد و کاتب صور بود .
6- محییالدین مغربی که مهندس در علوم ریاضی و آگاه از اعمال رصد بود .
7- اثیرالدین ابهری عالم در علم نجوم ( تاریخالفی- مجالس المؤمنین ) .
7- فومنچی چینی معروف به « سینک سینک » ( سپهروند/1381/ص124 ) .
8- جمعی دیگر ازحکما و دانشمندان مانند قطبالدینشیرازی ، شمسالدینشروانی ، شیخکمالالدینایجی، حسامالدینشامی ، نجمالدیناسطرلابی ، سید رکنالدیناسترآبادی ، ابنالفوطی و ... ( مدرسرضوی/1334/ص28).
بنای رصدخانه به معماری فخرالدیناحمدبنعثمانامینمراغی در سال 657ق. آغاز و یک سال بعد تمام میشود ؛ البته این زمان شامل تمامی ابزار و آلات نمیگردد ( ورجاوند/1366/ص149 ) . رصدخانه مراغه در سال 660ق. تکمیل میشود و سازنده آلات و ابزار نجومی رصدخانه مؤیدالدین عرضی بوده و میزان هزینه بنای واحدهای رصدخانه مراغه بدون آلات و ابزار بالغ بر 20000 دینار ذکر شده است ( همان/ص153 ) .
آوازه رصدخانه مراغه در زمان خواجه نصیر تا آن اندازه فراگیر شده بود که اخترشناس مسلمانی به نام « جمال الدین » را همراه با طرحها و نمونههایی از آلات رصدخانه مراغه به پکن فرستادند ، تا در رصدخانه امپراطوری مورد استفاده قرار گیرند ( بویل/1366/ج5/ص634- ورجاوند/1366/ص134- اشپولر/1356/ص72 ) .
بنابر گزارش خواجه نصیر ، هلاکو در سال 662ق. به رصدخانه رفته و از ستارهشناسان با اصرار میخواهد تا « رصد » را به زودی به پایان برسانند . در آن عصر برای انجام یک دور رصد کامل 30 سال زمان لازم بوده، ولی به اصرار هلاکوخان خواجه نصیر و همکارانش تلاش میکنند تا این امر را در 12 سال انجام دهند و برای این کار ناگزیر میشوند که از رصدهای انجام شده در گذشته و جدول زیجهای قبل از خود ، برای کمکردن از زمان رصد بهره ببرند ؛ از جمله رصد ابرخس ، رصد بطلمیوس ، رصد حاکمی و رصد ابناعلم و زیجی که اکنون به « زیج ایلخانی » مشهور است از آن رصد استنباط شده است .
از رسالهای که عرضی در این باب نوشتهاست از آلات رصدخانه اطلاعات نسبتاً کاملی بدست میآید . اما درباره ساختمانهای رصدخانه اطلاعات ما ناقص است ؛ همین اندازه معلوم است که برای رصدخانه چندین بنا ساخته شده بود . تحقیقات باستانشناسان نیز معلومات مختصری راجع به این مورد بدست میدهد .
از بیت 9 تا 12 قصیده مدحیه قاضیالقضاه « نظامالدیناصفهانی » که تمام آن در خاتمه مقاله ذکر میشود چنین استنباط میگردد که ساختمان مرکزی ؛ بنای مجلل و عالی بوده و برج بلندی هم داشته است . ابنشاکر نیز رصدخانه را با صفت عظیم توصیف مینماید و ذکر قبهای را جداگانه از رصدخانه میآورد . از قول ابنشاکر ممکن است همینطور استنباط کرد که کتابخانه مؤسسه در خود رصدخانه جاداشته و جزء ابنیه رصدخانه و متفرعاتش ساختمان دیگری بوده و این ساختمان هم دارای قبهای بوده است ( ابنشاکر/1951/ج 2/ص149 ) . این قبه طوری بنا شده بود که نور آفتاب از موقع طلوع تا غروب از سوراخی که در قبه تعبیه شدهبود ، داخل بنا میشد و بدان وسیله حرکت وسطی آفتاب از لحاظ درجه و دقیقه معلوم میگشت و گرفتن اندازه زاویه ارتفاع آفتاب در فصلهای مختلف و تعیین زمان امکانپذیر میشد ، به علاوه در داخل بنا اشکال و صور کرههای فلک و حوامل و تدویرات و تمثیلهای منازل ماه و بروج دوازدهگانه و همچنین تصویرها و نقشههای کره زمین ، هفت اقلیم مسکون ، طول روزها و شبها ، عرض جغرافیایی مواضع مختلفه و اشکال جزیرهها و دریاها تهیه شدهبود ( شیرانی/1338/ص99- میرخواند/1332/ج5/ص83- خواندمیر/بی تا/ ج2/ص63 ) .
روایت شده است که یکی از سببهای پایتخت شدن شهر مراغه برای هلاکو این بوده است که وادی همجوار این شهر شکلی مشابه به شکل عقرب داشته و از لحاظ علم احکام نجوم این خصوصیت فال خیری پنداشته شده است ( Samuel/1895/p:77 ) . رصدخانه در نزدیکی شهر مراغه روی تپهای که طولش در راستای نصفالنهار است جا داشته (Seemann/ 1928/p:116-117 ) و توسط چرخ ها و دولاب ها به آن تپه آب می رسیده است . در کوه رصد خانه غار هایی دیده می شود که در ارتباط آنان با رصدخانه اطلاعی وجود ندارد (Koprulu//1945/p:208-Sayili/ 1953/p:150-211 ) . به قول ابنشاکر این رصدخانه دارای کتابخانه بزرگی بوده و تعداد کتب بیش از 400000 جلد بوده است . این کتب از بغداد و سوریه و الجزیره و دیگر کشورهای اسلامیجمعآوری شدهبود ( ابنشاکر/1951/ج2/ص149- سپهروند/1381/ص124- صفا/1346/ص257 ) خواجهنصیر مأمورینی را به اطراف میفرستاد تا هر کجا کتب علمی را بیابند ؛ خریده و برای او بفرستند و حتی خودش نیز در مسافرتها هر جا کتاب یا اسطرلاب و یا آلات نجومی دیگری مییافت ؛ خریده و به مراغه میفرستاد . شاید وجود این تعداد کتاب در آنجا مبالغه باشد ، ولی این رقم نشان میدهد که در رصدخانه مراغه کتابخانه مهمی وجود داشته است . رصدخانه مراغه در حقیقت به صورت یک مؤسسه علمی مهم درآمده بود که علمای بزرگ آن زمان از هر طرف به آنجا روی آورده و این مؤسسه بیتالحکمهای برای اشتغال به کارهای راجع به علوم اوائل و عقلی درآمدهبود .
در جوار رصدخانه یک سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیهای نیز در جوار کتابخانه ایجاد شده بود ( سپهروند/1381/ص130 ) .
رصدخانه مراغه تا آنجایی که اطلاع داریم اولین رصدخانه اسلامی است که از درآمد موقوفه استفاده میکرده است . از قرار معلوم تا این تاریخ رصدخانهها از منابع موقوفات استفاده نمیکردند ، اما پس از رصدخانه مراغه دیگر رصدخانههای بزرگ یعنی رصدخانه غازانخان در تبریز ،رصدخانه الغبیک در سمرقند و رصدخانه سلطانمراد سوم در استانبول همه از عایدات وقف بهره میبردند . بدین ترتیب رصدخانه مراغه رسم تازهای را معمول داشت و سبب شد که دیگر رصدخانهها نیز پس از آن از درآمد موقوفات سود برند .
خواجه نصیر از نخست توجه هلاکو را به این موضوع جلب کرده بود که ایجاد و اداره رصدخانه مستلزم خرج گزاف است و بعد پیدرپی از هلاکو وجوه مرتب دریافت میداشت ( خواندمیر/بی تا/ج2/ص36- میرخواند/1332/ج 5/ص83 –ابنشاکر/1951/ج2/ص151 ) . چنین که پیداست خواجه نصیر در امور مالی هم اطلاعات کاملی داشته و اگر چه به امور مالی دولت مشغول نبوده و مقام وزارت داشته است (ابنشاکر/1951/ج2/ص151) . در بعضی کتب هم مسطور است که خواجه رئیس موقوفات دولت ایلخانی بوده است و نیز تصریح شده است که یکدهم تمام موقوفات کشور برای رصدخانه مراغه تخصیص داده شده بود (همان ) .
بعد از مرگ خواجه دو و شاید سه پسر وی رئیس رصدخانه مراغه شدند و حال اینکه ظاهراً مهارت هیچیک در علم هیئت نه تنها با خود خواجه ؛ بلکه مثلاً با « قطبالدین شیرازی » و یا « ابیالشکر مغربی » قابل مقایسه نبود ؛ پس ممکن است که ریاست این رصدخانه قدری جنبه تولیت موقوفه رصدخانه را داشته و از این سبب به آسانی از پدر به فرزند انتقال یافته باشد . با تمام این قراین نباید تردید داشت که رصدخانه مراغه از نظر مالی وضع مساعدی داشته بخصوص که طول مدت آن نسبت به دیگر رصدخانههای اسلامی نیز آن را تأیید می کند .
فقط دو رصدخانه اسلامی بعد از مؤسس خود سالی چند دوام داشته ، که یکی رصدخانه مراغه و دیگری رصدخانه غازانخان میباشد و در رصدخانه غازانخان هیچگونه فعالیت مهمی در امور مربوط به رصد صورت نگرفته ، حال آنکه در رصدخانه مراغه هر چند نسبت به آنچه تصور میشد کمتر فعالیت داشته ، اما نسبت به رصدخانههای دیگر اسلامی فعالیت علمیاش البته کم نبوده است .
رصدخانه مراغه پس از فوت مؤسس خود در مدت سلطنت 7 سلطان ایلخانی هم دوام داشته که عبارتند از : اباقا ، احمد تکودار ، ارغون ، گیخاتو ، بایدو ، غازان ، الجایتو . غازانخان رصدخانه را چند مرتبه زیارت کرده و به آن اظهار علاقه نموده است ( همان ).
در سال 672ق. خواجه نصیر با جمعی از شاگردان و مقربان خود از مراغه به بغداد رفت که بقایای کتب تاراج رفته را جمعآوری نماید و به مراغه بیاورد و بعضی اسباب و آلات نجومی تهیه نماید ، اما اجل موعود وی در 18 ذیالحجه 672ق. فرا رسید و در همانجا دارفانی را وداع گفت و در جوار ضریح مقدس کاظمین (ع) مدفون شد .
رباعی در باب وفات خواجه :
هیجدهم از ماه ذیالحجه دوشنبه وقت شام
سال هجرت ششصد و هفتاد و دو ناقص نه تام
خواجه عالم نصیرالدین طوسی از قضا
نقل کرد از خطه بغداد تا دارالسلام
( مدرسی/1335/ص64 ) .
این شاید پایان بزرگترین دوره فعالیت رصدخانه مراغه باشد ؛ به این ترتیب دوره فعالیت عمده این رصدخانه تقریباً10 تا 15 سال میشود زیرا آغاز آن در سال 657ق . بوده است .
پس از فوت خواجه هم فعالیت رصدخانه همچنان ادامه داشته چون از قول ابنشاکر معلوم میشود که وقتی که شخصی به نام « حسینبناحمدالحکم » که در موقع ریاست « صدرالدینعلی » پسر خواجه رصدخانه را زیارت کرد ، عده دانشمندانی را که بعد از فوت خواجه در رصدخانه مشغول کار بودند را کمتر از زمان خود خواجه ندانسته است . ( ابنشاکر/1951/ج2/ص151 ) . در موقع مسافرت غازان خان و دیدارش از مراغه در سال 696ق.پسر دیگر خواجه به نام « اصیلالدین حسن » ریاست رصدخانه را عهدهدار بود ( اشپولر/1356/ص260 ) . ممکن است که سه پسر خواجه به نوبت ریاست رصدخانه را عهدهدار بودهاند .
پسر سوم خواجه « فخرالدیناحمد » است و بنظر میرسد توسط اولجایتو به ریاست رصدخانه منصوب شد اما در جای دیگری اشارهشده که « اصیلالدینحسن » منصوبی الجایتو بوده است ( Browone/ 1930/p:48 – دونالدن/1346/ص25 ) .
با توجه به آنکه نتیجه رصد و حسابهایی که در مراغه بعمل میآمده در سالهای بعد از خواجه ، بیشتر در زیج ابیالشکر مغربی گردآمده نمایان میسازد که « ابیالشکر » بعد از مرگ خواجه هم در رصدخانه مراغه حضور داشته و این بیانگر آن است که کار علمی رصدخانه مراغه بعد از فوت خواجه بیاهمیت نبوده ؛ منتهی درباره آن تاکنون تحقیق کافی نشده است .
حمدالله مستوفی تقریباً در سال 719ق. رصدخانه مراغه را به صورت خرابهای مشاهده کرده است . پس رصدخانه مراغه تا سال 702ق. یعنی لااقل 45 سال دوام داشته و این مدت را میتوان تا اواخر سلطنت الجایتو تمدید کرد و در این صورت رصدخانه مراغه تا سال 712ق. یعنی قریب 55 سال برپا بوده است و با استفاده از قول حمدالله مستوفی میتوان عمر مؤسسه مراغه را حداکثر قریب 80 سال تصور کرد ، که فقط طول عمر رصدخانه سمرقند را که تقریباً 30 سال دوام پیدا کرد ؛ را میتوان با طول عمر رصدخانه مراغه مقایسه کرد و این مدت نسبت به رصدخانههای قبل کاملاً استثنایی است .
خصوصیت مهم دیگری که این رصدخانه داشت فعالیت تدریسی در آناست ، به طور یقین در رصدخانههای پیشین هم برای منجمین معاونین و شاگردانی بود و به احتمال بیشتر علم هیئت را عملی میآموختند . به طور اساسی آلات رصد هم عموماً طوری بوده که همکاری چند نفر ضرورت داشته است ، اما معلوم میشود که فعالیت تدریسی رصدخانه مراغه بیش از اینها بوده و به تدریس علوم نظری و ریاضیات که پایه و اساس نجوم است توجه خاصی داشتهاند .کتاب اصول اقلیدس در هندسه و کتاب المجسطی از کتب تدریسی بود Sayili/ 1946/p: 150) ( . چنان که پیداست مدرسین اعلی درجه این رصدخانه ، خود خواجه نصیر و ابوالفرج بودهاند . در کتب اسلامی مشاهده میشود که در رصدخانه و در محضر خواجه شاگردان زیادی بودهاند و نیز عنوان شده که اباقا قریب 100 دانشمند را که شاگرد خواجه نصیر بودند به انعام وافر و احسان متواتر محظوظ و بهرهمند گردانید ( میرخواند/1332/ص91—Koprulu/1954/p:219 ) .
فی مدح نصیرالدینالطوسی و فی وصف الرصد
صفا شربُ عیشیِ فی صوفیّ فی مراغه فظلت کما شاء المنی اتفرج
بها الرصد العالی النصیری مقصدی الی الفلک الاعلی به اتدرج
فللّه باینه و طرق ابانها الی کشف اسرار الغوامض تنهج
اری عصب التنجیم احسن هیئه به یستوی ما فی التقاویم عوجوا
دقائق علم لا یجدن ثوانیاً حوی درجاً منه الی الغیب یدرج
تسامی الهضاب الشم تتلع جیدها عسا ها بما یبنی علیها تتوج
فغالت لعمری الخط ارض مراغه فمن کل اقلیم علیها یعرج
فان عیّرو ابابن المراغه شاعرا فمدح علی معنی الهجاء یخرج
بناء لعمری مثل بانیه معجز تقرّبه الالحاظ و النفس تبهج
سیبلغ اسباب السماء بصرحه یناغی کعاب الزهر منها تبّرج
اقول و قد شاد البناء بذکره و شیَّد قصرا لم یشده متوج
علی الزهر أرصاد طلائع فکره الی الرصد المعهود من این یهوج
ترصدت لقیاه هناک و قربه فکان منی من دونها الباب مرتج
ورست سعود الجد فی جنباته فساعدتی سعد بودَّی ملهج
وجدت اسمه فالاً علیّ مبارکا مقدمه منها المیامن تنتج
الی السده العلیاء شمّر ناهضا لتقبیله منه البنان یهیّج
فکلفته عرض الدعاء و خدمتی و حملته ما فی الصحائف یدرج
ورمت علی حال وقوف وقوفه فهمّی ان انهی الیه یفرج
واصدرت عن تبریز ما انا کاتب و صحبی زمو العّیس و الخیل اسرجوا
لقصد جناب الصاحب الاعظم ارتمت طلائح اسفار لما تاب تزعج
تکفل دفع الجور عنهم و انه مواعید صدق صبحها یتبلج
ولولا عوادی الخطب جئت ملبیا دواعی اشواق لظاها تأجَّج
سخن آخر
رصدخانه مراغه از بهترین آثار قرن هفتم هجری است که به همت والای آن دانشمند بزرگ و گران قدر« خواجه نصیر الدین طوسی » تأسیس شد ، ولی متأسفانه مدتی پس از وفات وی بر اثر جنگهای متوالیدر
صفحات آذربایجان و لشکرکشیهای پیدرپی به تدریج آن رصدخانه با عظمت و کتابخانه بزرگ آن همراه با
با اسباب و آلات رصد از بین رفت .خاتمه کلام با گفتهای از بویل .جی . آر :
« تأسیسات مراغه که توسط نصیرالدین و به تشویق و حمایت هلاکو برپاگشت را میتوان نخستین رصدخانه
نجومی به معنی کامل دانست . »
پینوشت:
مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد تاریخ
منابع تحقیق:- فارسی
1- ابنشاکر.(1951).فواتالوفیات،قاهره،نشرمطعبهالسعاده .
2- اشپولر،برتولد.(1351).تاریخمغولدرایران،ترجمه:محمودمیرآفتاب،تهران،نشربنگاهترجمهونشرکتاب .
3- اعتضادالسلطنه.(1365).رصدخانهمراغه،تهران،نشردانشگاه تهران .
4- اقبالآشتیانی،عباس.(1365).تاریخمغول،تهران،نشرامیرکبیر .
5- بویل،جی،آر.(1366).تاریخایرانکمبریج،ترجمه:حسنانوشه،تهران،نشرامیرکبیر .
6- خواندمیر.( بی تا ).حبیبالسیر،ج2،تهران،نشردارالخلافه.
7- دونالدن،ویلبر.(1346).معماری اسلامیایران در دوره ایلخانان،ترجمه: عبدالله فریاد،تهران، نشربنگاه ترجمهو نشر کتاب.
8- سپهروند،مجید.(1381).مراغهدرسیرتاریخ،تبریز،نشراحرار .
9-شوشتری،نوراللهبنشریفالدین.(1299)مجالسالمؤمنین،تهران،چاپسنگی .
10- شیرانی،فضلالله.(1338).تاریخوصافالحضرهدر احوالسلاطینمغول،ج2،تهران .
11-صفا،ذبیحالله.(1346).تاریخادبیاتدرایران،ج3،چاپدوم،تهران،نشردانشگاهتهران .
12- مدرسی،محمد.(1335).سرگذشتوعقائد فلسفیخواجهنصیرالدینطوسی،تهران،نشردانشگاه تهران .
13- مدرسرضوی.(1334).محمدتقی،احوالوآثارقدوهمحققینوسلطانحکماومتکلمیناستادبشر وعقل حادی عشر محمدبن محمدبنالحسنالطوسی،تهران،نشردانشگاهتهران.
14-میرخواند.(1332).روضهالصفا،ج5،هند،نشرهندوستان .
15- نخجوانی،حسین.(1332).تأسیسرصدخانههادرزمانقدیموشرحرصدمراغه،نشریه دانشکدهادبیات تبریز ،دوره5،ش2.
16----------.(1343).چهلمقاله،کوشش:یوسفخادمهاشمینسب،تبریز،نشرخورشید .17-
نقوی،احمد.(1375).تاریخالفی،ترجمه:علیآلداوود،ج2،تهران،نشرفکرروز .
18- ورجاوند،پرویز.(1366).کاوشرصدخانهمراغه،تهران،نشرامیرکبیر .
19- همدانی،خواجهرشیدالدینفضلالله،جامعالتواریخ،تهران،نشراقبال .
20- ---------------.(1358). تاریخغازانی،اهتمام:کارلیان،هرتفورد،نشرستفناوستین .
- لاتین
1-Aydin,Sayili,(1953). The Obsernation Well,Dil ve Tarich-Ccografya Fakultesi Dergisi,cilt6.
2- Aydin, Sayili,(1964). Gazan Han Rasathanesi, Belleten, cilt10.
3- E.G, Browone ,(1920), A History of Literature Under Tartar Dominion, Cambridge.
4- Hugo, J.Seemann. (1928)., Die Instrument der Sternwarte Maragha nach Mitteilungen von …, Vol60.
5-M.F.Koprulu(1954)., Maragha Rasathanesi, Belleten, cilt6.
6-Samuel, Graham Wilson,(1895), Persian Life and Customs , Cambridge.
/م
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}